سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

شهادت امام رضا علیه‌السلام

شاعر : محمد فردوسی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : ترکیب بند

آسمان است وخسوف قمرش معلوم است           غربت بی حد او از سفرش معلوم است

کـولـه بـار ســفــر آخـرتــش را بـسـتـه           از مناجات و نماز سحرش معلوم است


موی آشفته و اوضاع به هم ریخـته اش           با عبایی که کشیده به سرش معلوم است

دو قــدم راه نــرفـتـه نـفـسـش بـنـد آیـد           ناتوان بودنش از زخم پرش معلوم است

وسط حجرۀ در بسته به خود می پـیچـد           اثر زهر به روی جگـرش معلوم است

خواهرش نیست ببیند چه سرش آمده است           ولی از حالت بغض پسرش معلوم است

لب او سرخ شد اما به خداچوب نخورد           مجلس شام به چشمان ترش معلوم است

روی خاک است ولی زیرسم اسب نرفت           روضۀ عصر دهم در نظرش معلوم است

نعل ها بود که محکم روی پیکر می رفت           یک نفر در طلب جایزه با سر می رفت

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما  پیشنهاد می‌کنیم به منظور انطباق مطالب با روایات مستند و معتبر و انتقال بهتر معنای شعر، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



دو قـــدم راه نــرفــتــه چقدر می افتد            ناتوان بودنش از زخم پرش معلوم است